راهت ادمه دارد ...

برای دانلود در اندازه واقعی بر روی دانلود پوستر کلیک نمایید.

دانلود پوستر



لینک مطلب

توسط علیرضا فرامرزی فرد در ۱۳٩۱/٤/٢ ساعت ۱:۱۳ ‎ق.ظ

زندگی نامه شهید کربلایی حجت الله رحیمی

بیو گرافی شهید حجت الله رحیمی

شهید حجت الله رحیمی در تاریخ 24/12/1368 در شهر باغملک دیده به جهان گشود و درسال 1379 یعنی در سن 11 سالگی به عضویت پایگاه مقاومت بسیج مسجد سیدالشهدا باغملک درآمد و فعالیت مذهبی خود را بعنوان موذن ومکبر در این مسجد شروع نمود . وی در سال 1384 به عنوان عضو فعال بسیج فعالیتهای رزمی و فرهنگی خود را گسترش داده و به عنولن مسئول فرهنگی و مسئول اطلاعات پایگاه مقاومت امام حسین با غملک منصوب گردید .

وی همچنین از سال 1380در سطح مساجد وهیئت های شهرستان مداحی می کرد ودر سال 1385 هیئت خانگی نورالائمه را با هدف گسترش فرهنگ معنوی اهل بیت عصمت و طهارت راه اندازی نمود و در طول مدت فعالیت خود توانست صدهها مراسم مذهبی را در مناطق مختلف شهرستان واستان خوزستان برگزار نماید وی که از محبیوبیت خاصی در بین جوانان شهرستان برخورد دار بود توانست جوانان زیادی را به محافل مذهبی جذب نماید که این نوع فعالیت در سطح استان بی نظیر بوده است .

همزمان با راه اندازی این هیئت از سال 1386 به عنوان خادم الشهدا به عضویت موسسه طلایه داران آفاق قم در آمد و در پایان سال به عنوان عضو هیئت استقبال کننده از کاروان های راهیان نور کشور در مناطق جنوب فعالیت مینمود . علیرغم فعالیت و داشتن روحیه بسیجی شهید حجت در زمان فعالیت در مناطق عملیاتی به عنوان خادم الشهدا با بچه های ارتش فعالیت داشته که این نگرش حاکی از روح بلند وی بوده است .

وی از ویژگی های اخلاقی- شخصیتی و معنوی خاصی برخورد دار بوده و رعایت ادب – داشتن لبخند – حفظ حرمت دوستان – گفتن یاز زهرا و یا علی در ابتدا وانتهای مکالمات تلفنی اش بجای سلام وخداحافظی – نماز اول وقت – علاقه به حضرت زهرا و اهل بیت و... زبان زد همه دوستان وی بوده است .

شهید حجت دانشجوی رشته کامپیوتردانشگاه آزاد باغملک بوده ودر سال 1390به عنوان مسئول بسیج دانشجوئی دانشگاه آزاد اسلامی باغملک منصوب گردید . مسئول سابق بسیج دانشجوئی باغملک در این خصوص می گوید بعد از مراسم تودیع ومعارفه هنگامیکه وارد اتاق بسیج شدیم حجت حکم انتصابش را روی میز گذاشت من به او گفتم حکمت رو ببر خونه گفت برادر اینها احکام دنیوی اند و بس....

شهید حجت الله رحیمی در حالیکه تنها 7 روز تا تولد 22 سالگی اش باقی مانده بود درساعت 45/7صبح مورخه 390/12/18درشهرستان خرمشهر منطقه دژ زمانیکه مشغول هدایت اتوبوس کاروان راهیان نور بسیج دانشجوئی استان لرستان به سمت یادمان عملیات والفجر 8 در منطقه اروند کنار آبادان بود در مقابل پادگان دژ بدلیل برخورد اتوبوس راهیان نور با وی دعوت حق را لبیک گفت وبه فوز عظیم شهادت نائل آمد.

وی درطول مدت زندگی از همان کودکی عاشق اسلام،اهل بیت،وشهدای دفاع مقدس بود شهید حجت الله رحیمی را می توان به حق از جوانان نسل سوم انقلاب که شیفته امام و مقام معظم رهبری بوده اند نامید.وی عاشق مقام معظم رهبری بود ودر عمل این را به اثبات رساند وی در کلیه مداحی های خود از شهدای انقلاب و جنگ تحمیلی یاد کرده و بارها در مدح مقام معظم رهبری- شهدا و امام شهیدان مدیحه سرایی نمود .

وی در فتنه سال1388با مدیحه سرائی و شعرهای خود در سطح استان خوزستان نقش فعالی در بصیرت افزائی به مردم داشت. وی همچنین در مدیحه سرائی خود به موضوع بیداری اسلامی اهتمام جدی داشته است .

شهید حجت الله رحیمی بارها آرزوی شهادت را طلب می نمود و بر این اساس در سال 1387 اتاق خود را تبدیل به حجره شهید حجت رحیمی نمود واتاق خود را با دهها عکس از شهدای جنگ تحمیلی تزئین نمود ، دست نوشته ها و مطالب نوشتاری وی حاکی از آن است که وی بارها آرزوی شهادت را طلب نموده بود وی همچنین در سال 1388 وصیت نامه عاشقانه و سراسر معنوی خود که حاکی از روح بلند وملکوتی اش بود را به رشته تحریر در آورد.

وی همچنین در خرداد ماه ۱۳۹۰ به زیارت اربابش حسین (ع) و عتبات عالیات مشرف شد.

شهید حجت در بین دوستان و نزدیکانش به شهید همت، نسل جدید معروف بودند وجالب اینکه در سالروز تشیع شهادت شهید همت در 19 اسفند تشیع وتدفین گردید .

وصیت نامه ی شهید حجت الله رحیمی

بسم رب الشهداء والصدیقین

هر کس که پیمان ولا دارد بیاید هر کس هوای کربلا دارد بیاید

(فان مع العسر یسرا ، ان مع العسر یسرا )

(پروردگارا تو خود گواهی بر من چه میگذرد)

بارالها !...

خدایا ! دوری خانه ، پدر ، مادر ،برادر و خواهر را

خدایا ! بی خوابی های فراوارن را

خدایا ! دنیا و خواری هایش و همه چیز خوب و بدش را تحمل میکنم ولی دوری تو را یک لحظه تحمل نخواهم کرد.

خدایا ! تو را سپاس میگزارم که این بار سعادت را نصیبم کردی تا در راه خودت و اهل بیتت و شهدای خالصت حضور داشته باشم و آرزو دارم خالصانه از من بپذیری .

خدایا ! چشم طمع به بهشت تو نیز ندارم ، زیرا عبادت هایم را برای این به درگاهت میکنم که تو را لایق عبادت می دانم ، و تو را عادل میدانم و می دانم که تنها بودن در جوار تو سعادت حضور در قیامت توست که انسان را سعادتمند میکند .

خدایا ! سالها و ماه هاست که به دنبال دست یافتن به وصال خویش شهر ها و آبادی ها و کوه ها و دشت ها و بیابانها را پشت سر گذاشته ام ولی هنوز خود را نشناخته ام .

با کاروانی از دوستان و عزیزان حرکت کردم ، در هر مسیری ، بر سر هر کوی و برزنی یکی یکی ، از عاشقان و مخلصان تو جدا گشتم. یک یکشان به سوی تو پرواز کردند و شهد شهادت را نوشیدند و این من بودم که از قافله جامانده ام.همیشه به یاد شهدا شال عزا بر گردن نهادم و همیشه در این فکر بودم که چگونه میتوان عاشق شد ، عاشق الله ، شیفته الله تا مرا جز انصار حسین قرار بدهی و درجه رفیع شهادت را نثارم کنی.

آری خدای مهربان ، این بار نیز دنبال رسیدن به وصال خویش حرکت کردم ، شاید به ارزوی خویش دست یابم.

خدایا ! وقتی اسلام و انقلاب در خطر باشد دیگر این سینه را نمیخواهم.

خدایا ! مکش این چراغ افروخته را و مسوز این سوخته را و مران این بنده ی آموخته را

معشوقا ! اگر بپرسی حجت ندارم ، اگر بسنجی بضاعت و اگر بسوزانی طاقت...

معبود من ! اگر مرا به جرم بگیری تو را به کرم بگیرم و حاشا که کرم تو از جرم من بیشتر است .

الهی ! اگر با تو دوستی نکردم ، دشمنی هم نکردم. گریخته بودم ، تا تو مراخواندی و بر خوان خود نشاندی .

خدایا ! عاشق در برابر معشوق آن حد عشق میورزد تا که بمیرد ، من هم آنقدر عاشق تو هستم که میخواهم در راه تو ، تکه تکه شوم.

خدایا ! مرا به صراط شهدا و صراط امام ثابت بدار تا شرمنده آنها نشوم و با روی سفید به دیدارشان بیایم.

خدایا ! در این سرزمین مقدس و خونین سوگند میخورم که تا آخرین نفس پیرو راه امام و شهدای عزیزم باشم .

خدایا ! من رضای تو را و لقای تو را بر خوشی دنیا ترجیح میدهم .

خدایا ! اجر و مزد مارا در جوارت به ما عنایت کن .

بارالها ! هیچ در خودم لیاقت وصل به لقای تورا نمیبینم ، ولی امیدم به عفو و بخشش توست .

خدایا ! از جمع یاران جدایم مکن و در مقابل شهدا شرمنده ام مساز ، زیرا به عشق شهادت به درب خانه ات می آیم.

پروردگارا ! تو خود گفتی هر که عاشق من باشد ، عاشقش خواهم بود و هر که را عاشق باشم شهیدش میکنم ، و خون بهای شهادتش را نیز خود خواهم پرداخت . خدایا ! من عاشق توام ، پس خون بهایم را که شهادت است به من پرداخت کن

محبوب من ! شهادت را نه برای فرار از مسئولیت اجتماعی ، و نه برای راحتی شخصی میخواهم ؛ بلکه از آنجا که شهادت در راس قله کمالات است و بدون کسب کمالات ، شهادت میسر نمی شود ، میخواهم و خوشا به حال انان که با شهادت رفته اند.

بارالها ، جندالله را که با سوگند به ثارالله در سنگر روح الله برای شکست عدوالله و استقرار حزب الله زمینه ساز حکومت جهانی بقیه الله گردیده حمایت فرما!

ای سید و مولای من ! بگذار این دیدگان دیگر نبینند ، بس است هر چه دیده اند . بگذار این گوش ها دیگر نشنوند ، بس است هر چه شنیده اند، بگذار این دست و پاها دیگر حرکت نکنند ، بس است هرچه جنبیده اند.

خدایا ! دوست دارم تنهای تنهای بیایم ، دور از هر کثرتی ؛ دوست دارم گمنام گمنام بیایم ، دور از هر هویتی .

خدایا ! اگر بگویی لیاقت نداری خواهم گفت : لیاقت کدام یک از الطاف تورا داشته ام .

یا سیدی و مولای ! ابراهیم را گفتی که عزیزترین فرزندش را قربانی کند ، و او اسماعیل را محیا کرد ، هنگامی که پدر کارد را نزدیک گلوی فرزندش آورد ، ندا آمد دست نگهدار ، ابراهیم آزمایش خود را داد ولی اسماعیل هنوز به آن درجه تکامل نرسیده بود .. زمان زیادی گذشت که عزیزترین فرزند آدم در راه خدا قربانی شد و آن هم حسین ابن علی (ع) بود...

پروردگارا ! قلبم مالامال عشق تو است و از شوق عشق تو و به حسین تو می تپد.

جانا ! جان ناقابلم که امانت توست را بپذیر و از خطاهایم درگذر که من فراق تو و طاقت و تحمل عذاب تورا ندارم.

بارالها ! من همان بنده ای هستم که سالها در گمراهی به سر برده و عصیان اوامر تو را کرده ام ، اما اینک معترفم به گناهانم و اقرار می کنم به اینکه در اشتباه بوده ام ، پس از گناهانم درگذر و توفیق لقایت را که نصیب شهدای راهت میکنی نصیب من هم کن.

بارالها ! تو را شکر میگویم که به من آگاهی بخشیدی تا اینکه بدانم کیستم و از کجایم و به کجا می روم.

خدایا ، در شهادت چه لذتی است که مخلصان تو به دنبال آن اشک شوق میریزند و این گونه شتابان اند.

خدایا ! هدایتم کن ، زیرا میدانم که گمراهی چه بلای خطرناکی است.

خدایا ! هدایتم کن تا ظلم نکنم ، زیرا میدانم که ظلم چه گناه نابخشودنی است.

خدایا ! نگذار دروغ بگویم ، زیرا دروغ ظلم کثیفی است.

خدایا ! محتاجم مکن که تهمت به کسی بزنم ، زیرا تهمت ، خیانت ظالمانه ای است.

خدایا ! ارشادم کن که بی انصافی نکنم ، زیرا کسی که انصاف ندارد ، شرف ندارد.

خدایا ! معرفتمان ده که بس بی معرفتیم.

صبرمان ده که بسیار عجولیم.

بصیرتمان ده که ببینیم انچه نادیدنی است.

کورمان کن که نبایسته ها را نبینیم و جز تو منظر نظر نباشد.

بینشی عطا کن که اهل ثمر شویم.

و فکری ببخش تا به عظمتت پی ببریم و معرفتی یابیم.

دستی ببخش تا دستگیر باشد ، و جز تو به سوی کسی دراز نشود.

قدمی عطا کن که در راه تو بپیماید.

و قدرتی که در خدمت تو باشد.

پیامبر گرامی اسلام: هر کس صادقانه آرزوی شهادت کند ، خداوند به او ثواب آن را عطا خواهد کرد ، هر چند به شهادت نرسد.

راه کاروان عشق از میان تاریخ میگذرد و هر کس در هر زمان بدین صلا لبیک گوید از ملازمان کاروان کربلاست.

تمام خاک را گشتم به دنبال صدای تو ببین باقی است روی لحظه هایم رد پای تو

خادم الشهداء : کربلایی حجت الله رحیمی

سعادت را آنها برده اند ...

برای دانلود در اندازه واقعی بر روی دانلود پوستر کلیک نمایید.

دانلود پوستر