رفتی و رفتن از پیش همه خاطره ها

رفتی و رفتن از پیش همه خاطره ها....آنقدر سوخته ام بی تو در این فاصله ها ....نوحه ات...شال عزا....ذکر لبت یازهرا(س)...کی رود صوت حزین تو ازاین فاصله ها؟؟؟ برادرم دوباره از کربلا برایمان روضه بخوان...

بسم رب الحسین ع

من می مانم وغصه ی دل و قصه ی تو... یادم نمی ره اون روز گرم توهویزه ولبخندی که از سرشوق زده بودی و سربه زیری و معصومیتت که هررهگذری رو کنجکاو می کرد که برای چند لحظه هم که شده خیره بمونه به عکست وبگرده دنبال نوشته ای وبا خودش زمزمه کنه :کربلایی شهید حجت الله رحیمی وباز بگرده تاببین تاریخ شهادتت رو وباکنجاوی بیشتر بخونه 90/12/18... وبعد آهی وغبطه ای ... آه برای رفتن خوبی چون تو و غبطه برای جاماندن و به قافله نرسیدن خودش... هرکسی که تو رو دید نتونست فراموشت کنه ،نتونست ازت دل بکنه،نه از تو ونه ازلبخندت و نه از اون چهره ی پاک ونورانیت ... حالا تو شدی رفیق شهید خیلی از بچه های نسل سوم حتی اونایی که نه تو رو دیده بودن و نه باهات هم کلام شده بودن می بینی شهید حجت الله می بینی چقدر خواستنی شدی.. می بینی نتیجه ی عشق خالصت به خدا رو.. می بینی به عشق مولا نفس کشیدنتو.. می دونم که میدونی آخه این باور خودت بود... ما هم دیدیم نتیجه ی اینایی که باورت بود یعنی چی... ما هم لمس کردیم باور قشنگت رو ... شهید حجت الله ،داداش ،برای باورای ماهم دعا کن که به قشنگی باور توبشه... به یا زهرا گفتنت التماس دعا... یا زهرا س